نویسنده: سمیه حافظ
لاله رخ ملک، ۳۷ ساله، هنوز مقالهای که در مورد علم نوظهور فارماکوژنومیک درکودکی در مجله (Young World, daily Dawn) مطالعه کرده بود را به یاد دارد.این مقاله ملک جوان و کنجکاو را به سمت علم کشاند.
ملک که بعدها در زمینه زیستشناسی مولکولی و بیوتکنولوژی در دانشگاهی در نروژ تحصیل کرد، میگوید: «در مدرسه، هیچ تعامل علمی یا دست اولی وجود نداشت».
او پس از فارغ التحصیلی در Forskerfabrikken که یک مرکز علمی در نروژ است مشغول به کار شد. در پنج سال متحول کننده در فورسکرفابریکن، ملک اشتیاق خود را به ارتباطات علمی کشف کرد. پس از گذراندن یک سال و نیم دیگر در موزه علوم ۱۶۵ ساله لندن، او تصمیم گرفت هنر ارتباطات علمی را به پاکستان بیاورد.
ملک، قهرمان سال ۲۰۲۰ صندوق ملال برای آموزش، میگوید: «در موزه علوم، آموختم که چگونه با مشارکت دادن کودکان خردسال در تجربهای معنادار، الهامبخش واموزشی، برای آنها هویت علمی خلق کنم. برای تشویق کودکان به سمت علم، میخواستم کاری مشابه در پاکستان انجام دهم، جایی که «احساس میکنم فرهنگ علمی در کار نیست».
ملک با هدف اینکه کودکان را عاشق علم کند و نسل جدیدی از دانشمندان را تربیت کند به پاکستان بازگشت .او به همین منظور یک شرکت مدنی به اسم Science Fuse (SF) که برای ترویج علم مخصوصاً در زمینه آموزش و مشارکت دختران در علوم، فناوری، مهندسی فعالیت میکند را تاسیس کرد.
اروج خالد، مدیر ارشد پروژه در SF می گوید: تمرکز ما بر برنامه های تعامل، مدیریت منابع و حمایت است. «هدف این است که کودکان را از طریق «داستان های علمی مکتوب، ویدئوها، پادکست ها و کتابها جذب علم کنیم».
ملک، که سیستم آموزشی کلی در کشور، به ویژه در زمینه علم را در وضعیتی ناامید کننده می بیند، میگوید: «علم به شما میآموزد که سؤال بپرسید، مهارتهای تفکر انتقادی، همکاری، ارتباط را تقویت میکند و شگفتی و کنجکاوی را در کودکان ایجاد میکند».
«این ویژگی ها در هر زمینه ای ضروری و قابل انتقال هستند. اگر به دختران جوان این مهارت ها آموزش داده شود، می توانیم ذهنیت جامعه خود را تغییر دهیم».
عتیق اور رحمان، یک کارشناس آموزشی از تربت، بلوچستان، که با بانک جهانی به عنوان متخصص برنامه درسی کار می کند، خاطرنشان می کند که در مناطق روستایی که اکثریت جمعیت پاکستان در آن زندگی می کنند، مردم هنوز با STEM آشنا نشده اند.
او می گوید: «هیچ آکادمی یا مؤسسه مجهز و معلمان آموزش دیده ای برای معرفی این رشته ها در مناطق روستایی وجود ندارد». نه اطلاعاتی وجود دارد، نه فرصتی که در معرض ان قرار بگیرند».
رحمان می افزاید که «برنامه درسی در مدارس دولتی مهارت محور نیست، در حالی که کتاب های درسی به جای اینکه کاربردی، مرتبط با حل مسئله یا پروژه محور باشند، فقط مبتنی بر توصیف هستند». او می گوید: «بدون ادغام برنامه درسی با رشته های علمی، دانش آموزان نمی توانند هیچ مهارت مفیدی کسب کنند».
با بهره گیری از پتانسیل دانش آموزان دختر در مناطق روستایی، SF همکاریهایی با مدرسههای مختلف خصوصی کم در آمد و مدرسههای دولتی در سراسر کشورداشته و برنامههایی اجرا کرده است، از جمله برنامه های رایگان مانند یک کمپ تابستانی علمی از راه دور برای دختران در بلوچستان.
در یک مشارکت یک ساله با مدرسه دانش پژوهان خوزدار در بلوچستان، که توسط کارشناس اموزشی، سومرا محبوب اداره میشود، SF زندگی بسیاری از دختران جوان اهل خوزدار را تغییر داد.
آلینا بلوچ ۱۰ ساله می گوید: «من می خواهم اولین فضانورد بلوچستان شوم، به فضا بروم و جهان را کشف کنم. من عاشق یادگیری علم و تفکر در مورد فضا و دنیای اطرافم هستم».
حتی پس از پایان برنامه یک ساله، عشق آلینا به علم او را تشویق کرد تا فرصتهایی را برای خود جستجو کند. او تا به حال چندین دوره آنلاین در زمینه رباتیک، کامپیوتر و سایر موضوعات علمی گذرانده است.
محبوب که مادر آلینا نیز هست، می گوید: «من قبلاً آلینا را در فعالیت های آموزشی تشویق می کردم، اما او مردد بود. اکنون او اعتماد به نفس دارد، کنجکاو است و به دیگران علم میآموزد».
محبوب می گوید: «من که خودم یک متخصص آموزش هستم، تفاوت عمده و قابل ستایشی را در آموزش علوم از طریق یادگیری فعال به جای یادگیری بی کلام مرسوم می بینم. با وجود اینکه برنامهها [در طول همهگیری]، در مدرسه ما توسط ملک و تیمش از راه دور اجرا میشد، آنها توانستند با دختران ارتباط برقرار کنند و به آنها مهارتهای علمی و متحول کننده را آموزش دهند».
گزارشی که توسط کنسول بریتانیا منتشر شده است نشان میدهد که در پاکستان، اکثریت دختران به دنبال تحصیل علم نیستند، زیرا احساس میکنند همتایان مرد خود استعداد بیشتری در این زمینه دارند و برای تحصیل علم مناسبتر هستند.
ملک میگوید: «این تکاندهنده است، اما وقتی که به دخترانمان می گوییم علم یک رشته مردانه است، چه انتظار دیگری باید داشته باشیم؟ آنها به کسانی احتیاج دارند که به چشم الگو به آنها نظاره کنند و ما نمی توانیم گزینه های شغلی رخترانمان را به چند [رشته] منتخب محدود کنیم».
ملک تأکید می کند که مداخله باید قبل از اینکه دختران فکر کنند علم برای آنها نیست شروع شود.
ریدا فاطمه، ۱۴ ساله، دانش آموز بنیاد مدرسه رهبر جوان است، یکی دیگر از مدارس خصوصی کم درآمدی که SF با آن در لاهور همکاری میکند. فاطمه می گوید: «من می خواهم یک دانشمند شوم». فاطمه از ۱۰ سالگی شروع به شرکت در برنامه های آموزشی فعال کرد.
او میگوید: «احساس میکنم از زنان دانشمندی که در یک برنامه SF درباره آنها یاد گرفتیم بسیار الهام گرفتهام. در آنجا عنوان دانشمندان کوچک به ما داده شد».
فاطمه عقیل، ۱۳ ساله، از همان مدرسه، پس از یادگیری در مورد ژن ها در یک کارگاه تعاملی، زیست شناسی را برای مطالعات بیشتر انتخاب کرد. او میگوید: «در مدرسه، ما فقط کتابهای درسی را بدون آزمایشهای تعاملی میخوانیم. ما محدود به برنامه درسی خود هستیم و باید همه چیز را حفظ کنیم که خسته کننده است. در برنامههای SF علوم فراتر از برنامه درسی به ما آموزش داده شد».
در حالی که ملک و تیم او توانسته اند عشق به علم را در الینا، ریدا و فاطمه از مناطق کم خدمات ایجاد کنند، دولت و سیاست گذاران باید اطمینان حاصل کنند که منابع اولیه مانند برق و اینترنت را در اختیار این مناطق قرار دهند تا دختران بیشتری بتوانند به رویاهای خود برسند و دانشمند شوند.
منبع Dawn, EOS, 20th February 202۲